شعر عاشقانه * داستان عاشقانه * اس ام اس عاشقانه

شعر داستان اس ام اس جک داستان عشقولانه

شعر عاشقانه * داستان عاشقانه * اس ام اس عاشقانه

شعر داستان اس ام اس جک داستان عشقولانه

مرگ رهایی بخش

دفتر خاطرات دختر بچه یتیمی رو که بر اثر بیماری فوت کرده بود رو باز کردم تا بخونم...

فقط تو سه برگش سه جمله نوشته شده بود و تو هر صفحه هم تنها یک جمله یک خطی...

صفحه اول : خدا چرا من به دنیا اومدم؟

صفحه دوم: خدایا چرا اینقدر زندگی سخته؟

صفحه آخر : خدایا اااااااااااا می شه از دست این زندگی خلاص شم؟

البته بقیه دفترچه های دفتر خاطراتش سفید نبودا

بلکه بقیه صفحات همش از یک حرف تکراری پر شده بود

همش علامت سوال و علامت سوالهای هر صفحه نسبت به صفجه قبلش بزرگتر می شدند...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد